« Home | » | عن.شعور شخصيت صفر.قيافه صفر.خود عن.عن که می گن توي... » | هوس بابل تی کردم/ چرا شيشکی نيست باهاش برم؟:( » | هی می گه برم بخوابم.برم بخوابم. خوب برو بخواب ديگه... » | مشنگيه مزمن/ نصفه شبی آبجو باز می کنم با چيبس:) زن... » | روز پنجشنبه اومد مثل سقائک پیر رو نو کش یه چیکه آب... » | زاخار يعنی چی؟:) يا شايدم ضاخاز يا ذاخار!:)هاان؟:ي » | يه جای دنج تو کتابخونه بيدا کردم که می شه توش زند... » | نظرتون!:) راجع به اينکه دوباره آدرس اينجا رو عوض ک... » | !هی ميرم بگم اونجای! مامانت!بعد می گم اونجای! ماما... »

Friday, November 24, 2006

^به طرز فجيعی دارم می رينم اين روزا. هيشکی ام نيست جمعمم کنه.
^.بهش می گم اين روزا چت چت ام. می گم دارم می رم به فاک.بهش می گم ریدنش گرفته زندگی . از همه ور دارن می یان رووم! خودم اعصاب خودمو ندارم. دلم می خواد خودمو جر بدم! ی می گه همم خوب يه راه حل داره. خود کشی!!! يه دونقطه دی هم تهش می بنده. ديوث. بهش می گم غدام رو گازه داره می سوزه برم من.تو راه آشبزخونه بلند بلند می گم ريدی آقااا ريدی! بووو می ده! تو ديگه چرا؟ شوخی بود؟ ريدی جدی ريدی. دوستاتم که ته ريدمانن! تهش!

About me

  • I'm Apple
  • From Canada
  • 24, living in Canada,
My profile

Music

Previous posts

Links

Powered by Blogger