Thursday, October 25, 2007

باباهه می گه.کسی که می تونه یه دوروغ کوچیک بگه می تونه ۱۰۰ دوروغ گنده هم بگه.
.
راس می گه؟!
.
پس من الان یه دوروغ گوی گنده ام.خیلی گنده.

والله. باااز خوبه اولین جلسه استاده گفت که احتمالا هرچی کتاب و جزوه ها رو بیشتر بخوانین بیشتر فک می کنین که خودتون یکی از همین امراض روانی رو دارین! نگران نباشین! مریض نیستین و اینااا!
.
. تا اینجای کتاب روان شناسی اب نرمال. بنده به عنوان یه روان شناسه آینده! تشخیص دادم بنده مبتلا به دپرشن ماجور. انواع و اقسام فوبیاهاوسواس و یه عالمه مرضهای دیگه که نمی دونم به فارسی چه جوری ترجمه می شن هستم!
در همین راستا برم خودمو درمان کنم.!.
خدا خودش به خیر کنه! احتمالا تا اخره ترم من رسما از یه آسایشگاه روانی اینجا رو آپدیت می کنم!:))

دوس دارم خودمو مچاله کنم بندازم دووووووووور. ایش.

هه.می یام.میرم. می آم.می رم. میایممیرم

Tuesday, October 23, 2007

نمی شه اعتماد به نفس رو به آدم تزریق کرد؟امپولی.قرصی.کپسولی.کوفتی.نیست؟!

کم کم دارم فک می کنم آب نباتی بیش نیستم!للی پاپ خودمون!اول با محبت آب نباتو لیس می زنی. با لذت.حال می کنی. آخراش حوصله ات سر می ره. عصبی می شه. هی می گی ای بااباا تموم چرا نمی شه.گاااااز می زنی.خرت خرت که از شره آب نباته خلاص شی.هه! بنده آب نبات توت فرنگی هستم که هر آن ممکنه مورد گاز گرفتگی قرار بگیرم.
.
گریه!

خوب من یکم از حالت گم و گوری می خوام در بیام.
.
.
.
.هه!فک کن یارو فرت.تا من آدرس وبلاگمو عوض کردم جهت گم و گور شدن آدرس قدیمیو رو ورداشته. بعد خیلی شیک این اراجیف منو کپی پیست کرده:)) نه.جدا امیدوار شدم به خودم!