انگار که بعده نمی دونم چقدر نوری! فلان شهاب به نمی دونم کجای زمين برخورد کنه.بعد تو داشتی تو مستراح می ريدی.بعد الان گير دادی که می خوای فلان شهابو در حال برخورد به فلان جای زمين ببينی!
خوب نمی شه خوب!
بايد دوباره فلان قد نوری صبر کنی
تا فلان شهاب
به فلان جای زمين برخورد کنه
؟يا يه چيز تو همين مايه ها!
حالا تو باز بيا بگو :می خوام!
گاهی.همین من.دلم تنگ می شه برای خوده سه سال پیشم.گاهی.همین من.دلم تنگ می شه واسه یواشکی کتاب خواندن های زیر پتو.گاهی.همین من.دلم تنگ می شه واسه همون دوستی های عجیب که هنوز بعد۳سال محکم تر از همیشه هستن.گاهی همین من.دلم تنگ می شه واسه اون روزهای یه عالمه آرزو.واسه بیست های پش سر هم.واسه دعواها سر خریدن یه جفت کفش.واسه میلک شیک بو گندوی توت فرنگی.واسه ایوون خوشگلم.واسه مقنعه های کج و کوله.واسه دختر مانتو پوش تو آینه.واسه همون که فکر می کرد.کافیه همه کتابای دنیا رو بخوانی.کافیه بخوای.کافیه باشی.دنیا قشنگ می شه. واسه همون دختره بیزار از کلیشه های.که جاش نمی شد تو چارچوب های سه در چار.واسه همون.
.
.
بدم می یاد.از اینی که داره این حسای کلیشه ای رو کلیشه وار!تایپ می کنه.
ریدمان ترین بود!
این متجاوزای پفییوز هرجا می رم می یان دنبالم.هفته پیش تا حالا دوتا تجاوز شده. کوچه پشتی خونه ام! در ضمن بنده خیر سرم مرکز شهر! که مثلا باید خیلی امن باشه زندگی می کنم!منم اصن نمی ترسم!اصن! اصرار نکنین!۱۰.۳۰ شب خیلی دیروقته شبه! آدم ۱۰.۳۰ شب مگه از خونه می ره بیرون؟استغفرالله!بتمرگ خونه موهاتو شونه کن!!!
چرا این شعرای جدید مدید و خواننده های جدید اینقد ذلیلن!؟!
-....بذار بیافتم به پات!-
-به من یه فرصت بده تا دستاتو بگیرم یا اینکه مال من شی یا پای تو بمیرم.!-
من پیشنهاد می کنم همینجوری بدون فرصت برین بمیرین !دیگه چه کاریه وقت تلف شه؟!
.
بعدی!
.
عجیب بود.اینکه صدای خودمو بشنوم که بلند بگه<خیلی راضی ام از بودن تو اینجا!>عجیب بود که اینجوری با قاطعیت!دوروغ بگم!
یه جوری که خودمم باورم شد.نکنه راضی ام.نکنه خوشحالم!؟