بعد از اینهمه امشب با هزار مشقت پسوردو پیدا کردم.اومدم اینجا.
شاید عمیق ترین نقطه ی تنهایی آدم ها میتونه همینجایی باشه که من هستم الان.
که فردا قرارهه دو نفر بیان برا تغییر و تحول خونه و من هیچکیو نداشته باشم که برم خونه ش.
وسایل دارم جمع میکنم که از هشت صبح جمع کنم برم کتابخونه
تنهاییمو جشن بگیرم.