Monday, July 31, 2006

فردا داريم می ريم يه بلايی سرمون بياريم!


:)


Sunday, July 30, 2006

يه دوست خوب می خوامممم.نبود؟!



~ اينجا <دوست >کنايه(؟!) از کتاب است!


خواهره :* تولدت مبارک



ب ا ت ا خ ی ر !

Tuesday, July 25, 2006

خسته ام.بايد برا اسکولار شیپ عزيز يه فکس بفرستم .بايد کورس هامو ور دارم.بايد برم ساعت حرکت اتوبوس کوفتی رو بپرسم .بايد تصميم بگيرم می خوام برم يا بمونم باید بگردم دنبال یه در اتاق.بايد تصميم بگيرم کارمو چی کار کنم!.بايد برا دختره کادو تولد بگیرم و برا پسره هم ایضا! باید اتاق شاشخونمو تمیز کنم. باید واسه کریستا ای میل بزنم ازش تشکر کنم. باید زنگ بزنم به شرکت تلفنم کالر آدی درخواست کنم.باید دنبال یه لپ تاپ ارزون دانشجویی باشم. باید برا پسره قبل رفتن یه کاری کنم. باید برا خودم قبل رفتن یه کاری کنم.

باید
باید خستگی در کنم

بايد خودمو با خودم آشتی بدم

بايد خودمو بوس کنم

بايد خودمو بخوام

بايد باشم.


موتو سيخ سيخی بکن:ي

شلوار پاره پوره بپوش

گردبند خوشگل غيرجوادی بنداز گردنت!

سيگار نکش

با چشمات دلبری کن!!!!!

گوگولی باااش

از همه مهم تر بااا شعور و با جنبه باااش

بعد

بيا *اینجا!!

*اینجا همون وره دل من است!!!

بدو!


يه گاااااز ميدی؟

.

.می شه بيای.نه واقعا امکانش هست؟نه واقعا رااااه داره که بيای؟ که باشی که بخندی که بمونی اما : نرينی؟؟؟؟؟نه .واقعا می شه؟؟؟؟ می شه؟


نمی شه نه؟ نه؟


نمی دونم چرا دارم اين کاارو می کنم.


خودمم می دونم اوج حقارته اين بشر

چيو می خوام ثابت کنم؟


توجیح نمی خوام بکنمممم

نمی خوااام

اه


Sunday, July 23, 2006

اسم وبلاگ جااان هیچ ربطی به پریود نداااره! بگمااااا!


هممم

معنیش یه چیزی تو مایه های پايان خشن؟ است!!!!


Saturday, July 22, 2006


می دونی چقدر درد داااره؟وقتی ۱۱ شب دلت قد دنیا گرفته باااشه. وقتی هوااااا توپه و جون می ده واسه پیاده روی .وقتی تنها راهی که می تونی یکم آرووووم بگیری پیاده رویه.هوای آزاده! نفس عمیقه! وقتی عین یه میمون نه کیف پولتو ور می داری نه گوشیتو نه هیچیتو فقط اعصاب درب و داغونتو با خودت ورمیداری که یکم نفس عمیق بکشی.خیلی درد دااره که تمام مدتی که خیر سرت داری راه می ری و فحش می دی به زندگیت و خودت و همه و همه. هرلحظه بترسی یکی از پشت شمشادهای خوشگل بیاد و <ترتیبتو بده!> بعد فکر کنی اگه اومد تو تاریکی کوفتی این کوچه پس کوچه ها جیغ بکشی یا مشت و لگدهایی که بهت یاد دادنو حواله اش کنی؟ خیلی درد دااااره.خیلی. پرچم کاناداممم داشت تو آسمون می رقصید اون موقع شب.خودم دیدم.درد داااره این جمله<ترتییشونو میدیم!> عق.از حقارت آدمهاااا دوووست دااارم گریه کنم.


بيزارم.


حالا سرفرصت می گم از چی و کی!


دستام بوی حرفايی رو گرفته که براش تایپ کردم .بوی گند دوروغ.دلمم ايضا.


دلم می خواد بلند تو صورتش بگم <نه>عوضش يه لبخند تخيلی تصنعی تخمی تحويلش می دم و می گم <حتما!>



تو دلم هزار بااار تمرين می کنم که يه <نه> گنده پرت کنم تو صورتش.اين دفعه.قول!


بارون می ياد عين سگ .خوشگله


Friday, July 21, 2006

ديشب ٬شب جهانی کس خل باازی بود. ۶ تا مشنگ که با دو تا شاات تکيلا مست می کنن! ۶ تا مشنگ که با لايت ترين سيگار کره ی زمين های می شن!۶ مشنگ که می رن زيره درخت ٬تو پارک جيش می کنن! ۶ تا مشنگ که دنبال کيوت گای می کنن و اداشو در می آرن. ۶ تا مشنگ که تموم راه خونه شون می خندن ٬می رقصن می خوانن/ ۶ تا مشنگ خل :*
~ از اراده مون خوشمون اووومد! اينکه فقط دود سيگار اون ۴تا مشنگ رو قورت داديم و اخم کرديم !=))هاهاهاه!


Wednesday, July 19, 2006


خط های سپید
زیر پاهای ما
چراغ قرمز!


چشم هایت
آن سوی خیابان
در چشم هایی گره می خورند


این سو
دستهایت
فشرده می شوند
در دست هایی که ناشناس می شوند
انگشت به انگشت.

نگاهش که می کنی
رنگ چشم هایش
رنگ رویاهای تو نیست.
چراغ سبز!
چشم های گره خورده می آیند
نگاه می کنند
و
می گذرند.
خط های سپید
در خیابان جا می مانند
و رویاهایت
سال هاست
که سنگفرش عبور عابران است.


- فخری برزنده -


دلتنگ نمی شد
خواب نمی دید
و آخرش عاشق هم نشد
یک غم کهنه در دور ترین جای آرزوهایم...
تنها چیزی بود که شد و ماند!
فخری برزنده


نيستی

و من پشت بوق ممتد جا می مانم تو نيستی

قشنگ ترين آوازها خوانده نمی شود

وباز تونيستی

و من دلتنگ تمام نگاه تو

تو نيستی

و هيچ چيز بها نه ی ماندن نمی شود

فخری برزنده



کافی بود سرت را بر می‌گرداندی

من هنوز ایستاده‌ام

چرا هیچ کس مرا نمی‌بیند؟

کسی با من قرار سینما نمی‌گذارد؟

کسی نگرانم نمی‌شود؟

همیشه تنها چای می‌خورم

،تنها تب می‌کنم،

تنها موسیقی گوش می‌دهم.

فکر می‌کنم «تنها» یک آدم است

که این‌جا خانه کرده

اگر آدم است

چرا مرا نمی‌بوسد؟

بلند می‌گویم

و خوب گوش کن

«تنها»من

بوسیدن را خیلی دوست دارم......

فخری برزنده


کاش مثل خيلی دخترهای دور و برم یابو !!!بودم.کاش فقط می تونستم بند کنم يه سايه صورتی و ماتيک کوفت و جنيفر لوپز و زد بازی و کلاب و پسربازی و مست کردن و تلو تلو خوردن و کوفت و زهرمار و سطحی بودن...کاش هیچی از هیچی بااارم نبود.کاش بیغ? بودم تو همه چی. کاش فقط زندگیم محدود می شد به اینکه سیگارمو چه جوری دستم بگیرم یا چه جوری برا یه جاکش عشوه خرکی بیاممم نااز کنم.شاید اون موقع دلم آروم تر بود. اون موقع کمتر حرص بود برا خوردن و... اه. هیچی!کاش اينقدر کوفتی نبودم.کاش زن نبودم.کاش


دوست داشتم زن نبودم.


Sunday, July 16, 2006

آقاااای شورت!!!!! (اين چه اسميه آخه؟؟؟)‌بنده سوتييی دادممممم اشتباهييييی آدرسم رو گذاشتممممم برا پوريااااا. قرار نبود بشه لاگ اسپات دات کام قرارا بود بشه پرشين بلاگ. کااام!



حالا شما خودتو ناراحنددد نکن.

پوريا از خودمونه

:يپوووريا جووون شما لطفا منو لو!!!! نده:ي من مخفی اممم الانننن!!!!


بعدم شورت عزيز!‌تو بالا بری پااينن بيای از نظر من رازندااااری:ي:ي (يه عالمه نيش تا بناگوش و دندون سفيد!!! :ي)


Saturday, July 15, 2006

نمی دونم چه جورياست هرکی از راه می رسه تو زندگانيه من همچين دوست داره رو اعصاب من مانور بده!


.


تو روح تک به تکشون!!!!!!:)


کرمم گرفته ای دووووست.هوای کرمک بااا من!


~من معذرت می خووووام! از شاعر گرانقدر:ي‌


همه شاشون گرفته انگااار! عجله داااارن!


ملالی نيست! بذار برن يکم بشاشن خير سرشون


Thursday, July 13, 2006

ميزان ذوق مرگيه من درباب! قالب جدید!!! بااااااا ميزانننن آپديت کردن زرت زرتيه من ارتبااااط مستقيم داره:)


طوبااااا نود سااااله می خوامممم یه میل توپس بهت بسندممممم.یکم ماااچ بفرستمممم براااات.اما گشادم.می دونی که؟؟:ي‌
حالا از اینجااااا مااااچ تا بعد حضورا خدمت برسم:ي یعنی میلا!:*


حالا بگو ببينم< پست بودن> خوشمزه است يا نه؟

خوب.اولش سخت بووود.اما ياد گرفتم.

چگونه به دل خود و ديگران برينيم ؟؟؟؟


نوشته ی یک گلی خانم ریده ماااان:)/تضمينی


گرمه


همه رو برق می گيره بنده رو دسته خر!ای بابا!!!! دست از سرکچل من برداااار!



هه هه!



اينجا از بس ريختش با شخصيت شده من روووم نمی شه بياااام بی شخصيت باااازی در آرم!!!!!!!=))


Wednesday, July 12, 2006

يه آدم روانی نزديکای خونه ی ماااا به يکی تجاوز کرده! خير سرمون دلمون خوش بود محله مون امن <است!!!!!!> تا اطلاع ثانوی به علت وحشت حاااد پدره محترم دوچرخه سواری نه شب به بعد من مااااليده شدددد. تو اون روحت متجاااااوز بدبخت.ايشالله بترکی!


هه هه:) خيلی خری آخه گوساله.



الهی من قربون اون لپهای هلویی تو برممممم آخه.با اون دستای کوچولت.

~آقای محترم/مرسی از این قالب زیبا:*


طوباااااا شهرام شپره بپره رو بذاااار:*‌:ي


هه هه:) من از اولم با خداااا جون صحبت کردم گفتم که حاضرم تو رو با ادمیشن از دانشگاه عشقم طاق؟ بزنم:)))) فکر کنمممم خداجووووونم داره رااااضی می شه:*


Monday, July 10, 2006

هموووون ديگههههه ويرت گرفته بود که ريده شه بهت/که خووووووب ريد بهت/دوست داشتی حالا يااااا نه؟/ واقعا که گوساله ای دخترجاااان

ریده ماانی


گت اور ايت


دونقطه فااااک

بعد یه چییز دیگه!:

وقتی من می گم <جاکش >حرف حرفه این واژه رو براتتت معناااا می کنممم.میفهمی جاکش؟؟؟ولییییی جاکش هاااااااا.نه؟.نااازی چه لطیفانه!


پرم از فحش و چرت و پرت هایی که فکر می کنم اگه بگمشون فکر می کنی عقده ای ام! شایدم باااشم/به درک!


حرفات بوی گه می ده/بوی دورغ/بوی علفهای هرز زرد شده ای که زير پام در می آن هميشه از سرکار گذاشتن هاااات/بوی پهن!/بوی نااااا/بوی نفرت/نمی خوام پر شم از نفرت/کوچيکی هنوز/ريزی./دچار عقده شدمم نه؟؟


Saturday, July 08, 2006

پارتی نويدی خداااا بود.اينکه چهار تا مثل خودمون جمع شده بوديم که برقصيم و بخوريم و بزنيم بالا و بگيم گووور بابای همه آدمهای تخمی زندگيمون:)اينکه ۱۲:۳۰ شب با همسايه پايينی که اونم مهمونی داره کل کل بذاريم و اونقدر تو بالکن جيغ بکشيم و بخوانيم و برقصيم که پايينی ها! که زيرمونن!!!!بگن بياين پايين!اونقدر که گله ای پاشيم بريم خونه ی کسی که نمی دونيم اصلا کی هست؟به سلامتی بريم بالا و برقصيم! اونقدر که افتر پارتی! پشيم بريم کافه دم در خونه قليون کشی!!!!!اونقدر که وقت رفتن خونه تلو تلو بخوری اما هنوز حواست سر جاش باشه و بدونی دوستهای خوب زياد داری!


هرچی بيشتر فکر می کنم/کمتر می شی برام/بی ارزش/


Monday, July 03, 2006

It's funny how a man only thinks about the...

You got a real big heart, but I'm looking your...

You got real big brains, but I'm looking at your...

Girl, there ain't no pain in me looking at your...

[I don't give a...

Keep looking at my...'

Cause it don't mean a thing if you're looking at my...

I'm a do my thing while you're playing with your...

Ha, ha-ha, ha-ha, ha-ha

Every boy's the same

Since up in the seventh grade

They been trying to get with me

Trying to Ha, ha-ha, ha, ha-ha

They always got a planTo be my one and only man

Want to hold me with their handsWant to Ha, ha-ha, ha, ha-ha

I keep turning them downBut, they always come around

Asking me to go aroundThat's not the way it's going down

'Cause they only wantOnly want my ha, ha-haHa, ha-ha

Only want what they want

But, na, ah-ahNa, ah-ah

aWre!;)


Sunday, July 02, 2006

قيافه هه و روحيه هه اونقدرررر درااام است ! که می گه پريودی نه؟مشخصه!!!!!!!



اوف!


توام ديگه می تونی بری به درک



!


Saturday, July 01, 2006

منم که هرچی می شه هی بيخود می چسبم به قالب عوض کردن!



هم قالب وبلاگ عوض می کنم! هم روحا!فکرا!جسما!قالب عوض می کنم!

چه توپ!!!!


وضعيت خيلی گُهناک ِ


وضعيت روحی البته منظورم بود!!!!:)