Friday, October 16, 2009

از سرکار اومدمو خسته.له. لورده. درس دارم 100 کیلوووو .فردا سرکارم. پس فردام ایضا!
جمعه شبه مثلا و من باید بازم این زندگیه گهو نشخوار کنم

Tuesday, October 06, 2009

آخه وقتی. خریدن 4تا تیکه جینگیلی مستون آدمو سرحال می یاره. چرا از خودمون دریغ کنیم هااان؟ چراااا؟

Saturday, October 03, 2009

گریه نمی کنم. نه گریه نه.

عدل داره تو شهرک اونا دنبال خونه می گرده.
پبف پیف.خداخان یه کار کن خونه قحطی بیاددددد.من از اوناااا تنفرمممم می آدددددددد:((

Friday, October 02, 2009

نمی دونم همه همینن یا فقط من این حسو دارم راجع به خودم. با همه ی وجودم می دونم و باور دارم که دارم خودمو حروم می کنم!
اما بازم می کنم اینکارو!
اینکه یه کسی.یا چیزی رو بهونه کنی برا تباه شدنت خیلی آرامش دار تره تا اینکه خودت با دستهای خودت خودتو نابود کنی.

تو این 4 5 سالی که این دخمه رو دارم. فقط وقتایی اومدم سراغش که زندگیم باهام بد تا کرده. افسرده بود. غم داشتم و خشم. خب..این روزام دوباره ویره اینجا به جونمه.الان دیگه خشمی در کار نیست... یه جور دلسوزی ته نشین شده است برا خودم.

تو یه مرحله ایی از زندگیمم که نمی تونم هیچ کنترلی رو هیچ چیزه زندگیم داشته باشم تا دقیقا 10ماهه دیگه که راهمو بکشم و برم...
جر می خورم که!

یه. کوکوی سبزی با سبزی خشک؟
چجوری درست می شه؟. 6تا تخم مرغ ریختم رو سرش اما شد عین اون صخره ایی که جرج رو از رز گرفت!
هیه!


Thursday, October 01, 2009

کتابخونه بودم.سخت مشغول حساب و کتاب آماره کوفتی. بعد یه آقایی (که نمی گیم ملیتشو چون می شه ریسیسم و اینا) گوشی تلفونشو گرفت دستش و شروع کرد به معامله! اونم تو جایی که آدم سرفه می خواد بکنه می ترسه!!بعد خب همه فکر کردیم الان میره دیگه...10 دقیقه شد...هی همه نچ نچ و اه اه و ای بابا و چشم غره و اینا آقاهه هنوز دست بردار نبود...بعد دیگه عصبانی شدم که هیچکی عکس العمل نشون نمی ده...رفتم بالا سرش گفتم اینجا قسمت حرف نزدنه!برو بالا...بعد مردک کله اشو تکون داد که یعنی برو! و به زرش ادامه داد...بعد منم مثه الاغا برگشتم سرجام...البته با یه غرور خاصی! لااقل من یک عکس العملی از خودم نشون دادم! هرچند خیلی بزدلانه بودو باید می رفتم به سکیوریتی می گفتمممم
هه!

یه جوره خیلی کول و بی تفاوتی گفت اصن دلم نمی خواد یه روزی مجبور شم با مامانت اینا زندگی کنم. دوورووغ چراخجالت کشیدم بحثو عوض کردم...
اما خب باید می گفتم عزیزم منم دلم نمی خواد اما مجبورمممم عزیزمممم مجبورم!