« Home | چيه مگه؟کم کم داره از اورکات بيشتر!! خوشم می ياد!چ... » | مممم رفتیم مثلا واسه دوستش کفش بخريم واسه تولدش!!ب... » | تا حالا دلتنگ نداشته ها شده اي؟Crawling in my skin... » | منو با تنهايی هام تنها بذار دلم گرفته روزای آفتابی... » | I Will Fight » | ساعت ۱۷.۵۳٬اول فروردين٬هنوز دلم منجوق های رنگارنگ ... » | بارون مياد جرجرگم شده راه ِ بندر ساحل ِ شب چه دور... » | Haloscan commenting and trackback have been added ... »

Wednesday, April 13, 2005

ناخنامو سفيد می کنم٬برگه ی امتحان جلو رومه٬خودکار تو دستم٬سوالها رو برگه ی امتحان نشستن و جوابها!!!!! نيستن!احتمالا تو کتابم جاشون گذاشتم!.............جوابها٬هی!اين چی بود؟اينو نخونده بودم؟کدوم صفحه کدوم خط؟خاک بر سرت٬يه چيزی بنويس لااقل!خوب خوب!فکر کن٬تمرکز کن!ممممم نه!يادت نيست؟ناخن های سفيدتو نگاه نکن٬بنويس هر چی به فکرت می ياد٬پاس می کنی اين امتحانو؟بنويس از حرص!نخند!!!!نه!چه حسی داره نوشتن با ۱۰ تا ناخن سفيده سفيد با يه مغزه کاملا سفيد!که هيچی توش نيست!با يه برگه ی سفيده! سفيد!!!!سفيد!