Wednesday, April 13, 2005
ناخنامو سفيد می کنم٬برگه ی امتحان جلو رومه٬خودکار تو دستم٬سوالها رو برگه ی امتحان نشستن و جوابها!!!!! نيستن!احتمالا تو کتابم جاشون گذاشتم!.............جوابها٬هی!اين چی بود؟اينو نخونده بودم؟کدوم صفحه کدوم خط؟خاک بر سرت٬يه چيزی بنويس لااقل!خوب خوب!فکر کن٬تمرکز کن!ممممم نه!يادت نيست؟ناخن های سفيدتو نگاه نکن٬بنويس هر چی به فکرت می ياد٬پاس می کنی اين امتحانو؟بنويس از حرص!نخند!!!!نه!چه حسی داره نوشتن با ۱۰ تا ناخن سفيده سفيد با يه مغزه کاملا سفيد!که هيچی توش نيست!با يه برگه ی سفيده! سفيد!!!!سفيد!