« Home | استعدادهای عجيب و غريبی از شخصيتم زده بيرون!!!!!هر... » | اسياب به نوبت اسياب به نوبت اسياب به نوبت اسياب ب... » | منتظر يه نيشگونم.......که از خواب بيدار شم.......ل... » | بی قراری گوش ماهی های ساحل دریا رو ديدی؟ رو تن ش... » | اااااا.ادم می تونه دلشو خوش کنه به يه چيزای کوچچچو... » | من تازه فهميدم چيه!يه ميخه!که هی فرو می ره تو دلم... » | دلم گرفته.اه.اه.چندبار بگم شيت حالم خوب می شه؟چند ... » | می خوايم بريم يه کنسرت بند تنبونی!به معنای واقعی!ي... » | اگه اين که می گن دستهای سرد نشونه ئ يه قلب گرمه را... » | عاشقِ صورتیِ پشتِ چشمهايت می شوند و ت م ا م !!!!! »

Sunday, September 04, 2005

چند وقت ديگه اين جلو قراره يه ساختمون بسازن.قراره ازم ماهو بگيرن.قراره ادمهای روبرويی من و جينگيل و پپول و گوگوری رو ببنين.قرار يه ساختمون بسازن اين جلو.جلوی چشمای من.که ديگه هيچ دختری مو وينگولی يی! نتونه از پشت پنجره اش درخت ها رو بغل کنه.قرار اينجا يه ساختمون سبز شه.شايد حتی درازتر از ساختمون ما .قراره يه ساختمون اين جلو بسازن که نه ديوارش پر از پيچکن و نه اتاقاش افتاب گير.....قراره يه ساختمون اينجا سبز شه که بين من و ماه رو به هم بزنه!قراره...


About me

  • I'm Apple
  • From Canada
  • 24, living in Canada,
My profile

Music

Previous posts

Links

Powered by Blogger