« Home | باباهه: دخترکم داری چی کار می کنی؟من:هیچی.دارم خود... » | یه نکته ای که بدجوری منو می چسبونه به دیوار و فشار... » | بشين پاشوبشين پاشوبرينبروبرين بروبشاشبروبشاشبروبشی... » | به راستی چرا ملت انقد عن و گه شدن؟ » | آي دی يه نفر هست تو ام اس ان و ياهوم که هروقت می ب... » | يه درخواست:پاتو از رو دمبم وردار.!. » | داشت باهام حرف می زد.يهو فک کردم چقدر گريه دارم.در... » | همراه مريض: خانم دکتر.چی شد؟جديه؟اينترن:نه خانم.چي... » | کاملا دارم شير فهم می شم که: نو که می ياد به بازار... » | يا مثلا :يه مقدار خيلی زيادی برو بمير! »

Monday, July 23, 2007

همیشه یکی بوده که نقطه می ذاشته ته خط برام.وقتی تموم می شد.وقتی موقع نقطه گذاشتن میشد.خودش می اومد نقطه می ذاشت تهشو خلاص.این دفعه اما. تهشه.اما طرفم نمی خواد نقطه بذاره .فک می کنه تازه شروع شده.تازه مداد گرفته دستشو داره همینجوری خط خطی می کنه!
بلد نیستم نقطه بذارم تهش.بلد نیستم.خسته ام.دوس دارم تموم شه. بیدار شم.دوس دارم خودش نقطه بذاره تهش که کمتر غصه بخوره.دوس دارم خودش بفهمه که دفتر ۲۰۰ برگم بود تا حالا تموم شده بود.دلم می خواد تموم شه و تموم نمی شه.
نقطه می خوام.
نکنه عادت کردم به مفعول بودن؟!
.
.

About me

  • I'm Apple
  • From Canada
  • 24, living in Canada,
My profile

Music

Previous posts

Links

Powered by Blogger