Monday, July 23, 2007
همیشه یکی بوده که نقطه می ذاشته ته خط برام.وقتی تموم می شد.وقتی موقع نقطه گذاشتن میشد.خودش می اومد نقطه می ذاشت تهشو خلاص.این دفعه اما. تهشه.اما طرفم نمی خواد نقطه بذاره .فک می کنه تازه شروع شده.تازه مداد گرفته دستشو داره همینجوری خط خطی می کنه!
بلد نیستم نقطه بذارم تهش.بلد نیستم.خسته ام.دوس دارم تموم شه. بیدار شم.دوس دارم خودش نقطه بذاره تهش که کمتر غصه بخوره.دوس دارم خودش بفهمه که دفتر ۲۰۰ برگم بود تا حالا تموم شده بود.دلم می خواد تموم شه و تموم نمی شه.
نقطه می خوام.
نکنه عادت کردم به مفعول بودن؟!
.
.
بلد نیستم نقطه بذارم تهش.بلد نیستم.خسته ام.دوس دارم تموم شه. بیدار شم.دوس دارم خودش نقطه بذاره تهش که کمتر غصه بخوره.دوس دارم خودش بفهمه که دفتر ۲۰۰ برگم بود تا حالا تموم شده بود.دلم می خواد تموم شه و تموم نمی شه.
نقطه می خوام.
نکنه عادت کردم به مفعول بودن؟!
.
.