« Home | Let It B. » | a night out with da Gals! » | چه فرق می کندگوشواره هایمشکوفه ی نارنج باشدیا هیچ ... » | شام لازانيا درست کردم.برا مامان چيزکيک توت فرنگی گ... » | جفت پا رو دل من. همه با هم ...گریه امه.. » | رفتم کتابخونه عموميه شهر.فک کن شهرش قده گردوهه!بعد... » | خوب.من الانمتحولمکيس جديد دارم.خوب:) » | زندگيه بدجور قروقاطه. همه غلطی می کنم جز کارهايی ک... » | امشب می خوام تمومش کنمنقطه که خوبهمی خوام صفحه اشو... » | ساعت ۱۱:۰۵ شبه.از ۹ یک ریز گریه کردمدلم خالی نمی ش... »

Monday, October 16, 2006

من از اين به بعد هی ميمونامو!دعوت می کنم بيان بيشم!:)کلی چيز کاسب شدم من!اول اينکه يک عدد آينه قدی برام خريدن! بدون اينکه من بهشون بگم! که خوب اهم اهم! يه جاييم عروسی شد! بعد بردنم رد لابستر! بهم شااام دادن!:ي بعد بردنم سينما برام چس فيل خريدن! بعد مظلوم نمايی کردم تااازه قراره صندلی ميزمم عوض شه:ي دوربين عکاسی هم قرار شده باهام همکاری مالی بشه:ی خونه رو هم برام کردن دسته ی گل! يه چيزی! من هيچ وقت نمی دونستم مامانمو اين همه دوست دارم!هيچ وقت نمی دونستم اين زن چقدر گوگوليه! تاازه!يه روزم طفليارو ول کردم خودم رفتم بی الواتی!

الانم جاشون خاليه!بنده درس مرس نخواندم اين چن روزه!