« Home | ف.برزنده » | کوچه به بوته های تمشک بن بست شدآرزوهايت با سنجاق... » | هيچی تو دنيا بهتر از داشتن يه دوست خوب و همراه نيس... » | هيس٬بارون داره می خونه٬برای من٬هيس٬بارون مال منه٬م... » | می دانی؟ادم ترسش می گيرد٬گريه هم همين طور!اصلا ادم... » | دخترک داره گريه می کنه٬شماره می گيره گوشه ی سمت ر... » | می دونی؟همه ی فصلها يه بويی دارن٬يعنی واسه من همه ... » | از ادمهايی که ادا در می يارن حاالم بهم می خوره٬حال... » | می دونی؟هيچی اعصاب خردکن تر از اين نيست که نشسته ب... » | فردا پرزنتيشن دارم٬نشسته ام اينجا يه چشمم به کامپي... »

Friday, July 01, 2005


پشت تلفن گلنوشه دلتنگ رو دلگرم می کنه٬می خندونمش٬گريه می کنه٬قربون صدقه اش می رم٬هيچ کاری از دستم بر نمی ياد٬از خودم بدم ميی اد٬از گريه ها خسته می شم٬می شينم تو کمد گريه می کنم٬شب هندونه ی شتری! می خورم٬جونمو نوچ می کنم٬سيمسون می بينم٬هاهاهامی خنديم٬ماکارونی با پنير درست می کنم٬از خودم عصبانی٬از زندگی عصبانی تر٬گير می دم٬بی فايده می شم٬بيخود٬الکی٬سرکار ميرم٬تو سر و کله ولد می زنم٬می خنديم٬متل قيافه های عجيب غريب از خودش ارائه!می ده!هارشا!يه جوری مشکوک نگام می کنه! خودشو به اب و اتيش می زنه!!سر کار اشتباه می کنم!به خودممم فحش می دم!چت می کنم٬تو اورکات!يارو واسم ای ميل ميزنه!منم از تورنتوام!دلم می خواد اشنا شيم!پوزخند می زنم!می گم خر!يادم می ياد پرگلک کنکور داره٬زنگ می زنم ۲بار٬بهم نمی زنگه٬می خوام به يکی يه چيزی بگم!بعد می گم نه خودتو سبک نکن!بابا باهام درد و دل می کنه٬نازش می کنم٬بوسش می کنم٬می شينم تو کمد گريه می کنم٬دلم واسه اون روزها تنگوليده٬گلنوش دوباره دلش شور می زنه٬ديگه حوصله مو سر می بره٬خسته می شم٬تو دلم می گم پس من چی؟به کی بگم؟وبلاگ دارم٬می يام می نويسم٬بک اپيس که نمرده٬پاک می کنم٬دلم می خواد بشم مريم خندون که عاشق دستهای پيرمردهای خوش تیپه که بوی افتر شيو می دن٬مريمی که هی دلش می خواد يه غلطی بکنه٬نه هر غلطی!دلش می خواد مفيد باشه٬اون وسطا!دنيا رو عوض کنه٬گريه ها رو پاک کنه٬جاش خنده بذاره٬از خودش خوشش بياد٬هيچ غلطی نيست٬ميرم تو کمد گريه می کنم.خسته می شه٬وحشی می شم!!زجه می زنم!خل شدم!می رم تو کمد گريه می کنم!توت قرنگی می خورم٬می خندم٬مامان واسم می خونه دختره گريه می کنه زاری می کنه!ورژن اينگليسشو شندي؟هه!از کجا می فهمه دختره گريه می کنه؟مامانه ديگه می فهمه.ميرم سرکار٬به خودممم قول می دم واسه بار ۱۰۰م که بخونم تا اخره تابستون امتحانه رو بدم و خلاص٬ميرم سر کار٬لبخند٬لبخند٬لبخند٬می يام خونه٬بی تربيته فيل می خوريم!پول ندارم!همه رو شام مهمون می کنم!!ميريم اتيش بازی نگاه کنيم٬که دلم اتيش نگيره!که دلم گرم بمونه!که برم اسمون تورنتو رو که دوسش دارم دوباره ببينم!که کمتر گير بدم!
باز افتادم رو خط چرت گويی!:) عوضش الان سبکم همچون پرقو!!!!!:)


About me

  • I'm Apple
  • From Canada
  • 24, living in Canada,
My profile

Music

Previous posts

Links

Powered by Blogger